هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

گردباد خاموش۱۴

محمد به وجد آمد:

-       جدی می‌گی؟ این عالیه. تا هر کجاش برین منم هستم.

-       می‌دونستم خوشحال می‌شی. البته ما اینو در قالب یه طرح باید به و.زا.رت بدیم، ازشون بودجه بگیریم.

-       باشه. کی شروع می‌شه؟

-       هرچه زودتر.

-       خیلی خوبه. امروز بعدازظهر چطوره یه نشستی داشته باشیم؟

حمید از اشتیاق محمد خنده‌اش گرفت، اما او را به آرامش دعوت کرد و قراری را برای فردا گذاشتند.

هیچ چیز به اندازه کمک کردن به مردم و یا قدمی خیر برداشتن برای شخص یا اشخاص نمی‌توانست محمد را خوشحال کند. با وجود وضعیت جسمی نه چندان مناسب با شوقی وصف‌نشدنی راهی اداره شد تا در مورد پیشنهاد حمید با دوستان دیگرشان هم بحث کنند و در دل دایم خدا خدا می‌کرد که بتوانند موافقت بالایی‌ها را جلب کنند برای پرداخت بودجه. جمع صمیمانه‌ای تشکیل شد که مسئول مربوطه  و رییس وقت زندان هم در آن حضور داشتند.

پس از خوش و بشی دوستانه، حمید طرح پیشنهادی را مطرح کرد. مسئول مربوطه طرح بادقت به حرف‌های او گوش می‌داد و سپس گفت: «خب حمید این کار رو ما انجام دادیم، رفتیم از این دختر مخترا فیلم گرفتیم، فایده‌اش چیه؟»

-    ببینید، قراره که یه مشکلی مطرح بشه و براش چاره‌اندیشی بشه، ما اگه این فیلم رو تو تلویزیون پخش کنیم، خانواده‌ها آگاه می‌شن و ما از یک فاجعه جلوگیری می‌کنیم.

-       فکر می‌کنید چقدر مؤثر باشه و چقدر مفید؟

حسین مهلت نداد و گفت: «قراره این کار کاملاً کارشناسی بشه. ما از چند تا روانشناس و جامعه‌شناس دعوت می‌کنیم تا این مسئله رو تحلیل کنن.»

حمید حرف‌های او را ادامه داد:

-    در ضمن غیر از خانواده‌ها، مسئولین هم ملزم می‌شن تا با این معضل جدی‌تر برخورد کنن، آخه خیر سرمون تو یه جامعه اسلامی داریم زندگی می‌کنیم، نمی‌شه که دخترامون تو خیابون باشن، خودفروشی کنن تا یه لقمه نون به‌دست بیارن، پس غیرتمون کجا رفته؟

محمد فقط به حرف‌ها گوش می‌داد و گاهی با سر حرف‌های دوستانش را تأیید می‌کرد. مسئول مربوطه گفت: «خب، حالا از کجا باید شروع کنیم، تا به نتیجة بهتری برسیم؟»

همه به هم نگاه کردند، حمید گفت: «فکر کنم از بهزیستی یا زندان.»

رییس زندان گلویی صاف کرد و گفت: «بله، ما دخترهایی رو داریم که قبلاً تو بهزیستی بودن، بعد که از اونجا دراومدن وارد کارای خلاف شدن، مثل اعتیاد، قاچاق، ف.ح.شا سناشونم خیلی پایینه. اما اونا چی کار می‌تونن بکنن؟»

حمید سریع گفت: «ما باهاشون مصاحبه می‌کنیم، بعد هر کدومشون دوست داشتن بیان با ما همکاری کنن، چون ما می‌خوایم سکانس خارج از زندان هم داشته باشیم و رفتار جامعه رو هم نسبت به این جور دخترا بررسی کنیم.»

حسین گفت: «کاملاً درسته. چون این دخترا بهتر می‌دونن چه رفتاری داشته باشن. چون قبلاً صحنه‌های واقعی زندگیشون همین چیزا بوده.»

محمد رو به رییس زندان گفت: «شما فکر می‌کنید این دخترا با ما همکاری بکنن؟»

او نامطمئن جواب داد: «راستش نمی‌دونم. باید از یه بازجو کمک بگیریم. در هر حال شما کارتونو شروع کنید، ما هم یواش یواش براشون جا می‌ندازیم که به نفعشونه که همکاری کنن. حالا اگه نمی‌خوان بیان تو خیابان نیان، ولی تو مصاحبه‌ها شرکت کنن. در ضمن این اطمینانم بهشون بدیم که چهره‌هاشون تار می‌شه.»

حمید گفت: «اصلاً شک نکن. ما که نمی‌خوایم اونا رو انگشت‌نما کنیم بندگان خدا رو.»

مسئول مربوطه لبخندی زد:

-       حمید، جوری حرف می‌زنی که انگار اونا گناهی ندارن.

حمید کمی ناراحت شد و با تأثر گفت: «اگه بخوای حساب کنی اونا واقعاً گناهکار نیستن. ما باید فکر کنیم چرا اونا به این راه کشیده شدن، اونم تو سنین پایین. باید بررسی بشه کی مقصره و از همون جا درمان رو شروع کنیم، ما نمی‌تونیم و نباید همة تقصیرا رو گردن این بدبختا بندازیم. نمونه‌اش همون فرانک، چون پدرش مخالف ازدواجش بود، اون فرار کرد. حالا شانس آورد پسره ناتو از آب درنیومد وسط راه ولش نکرد.»

همه ناراحت شدند. از بقیه بیشتر، محمد، چون اصلاً تحمل دیدن این گونه دردها را نداشت. او باز به فکر فرو رفت. کمی به جلو خم شد و دستش را روی پهلویش فشار داد. حمید تغییر حالت او را فهمید، بلند گفت: «محمد تو خودتو ناراحت نکن. انشاءا… همه چیز درست می‌شه.»

محمد که هنوز سرش پایین بود و گویا از درد داشت جان می‌سپرد دستش را به علامت این‌که حالش خوب است بالا آورد و سپس سرش را بلند کرد، صورتش حسابی سرخ شده بود. لبخندی زد. او همیشه به دردهای جسمی‌اش می‌خندید!

صحبت‌ها ادامه پیدا کرد، ساعت‌ها. همه قرارها گذاشته و بودجه‌ای برای این کار در نظر گرفته شد تا در اسرع وقت اکیپ حمید و دوستانش این فیلم حیاتی به نام «فردایی دیگر» را به تصویر بکشند.  

ادامه دارد.....

نظرات 4 + ارسال نظر
شهرام یکشنبه 3 خرداد 1388 ساعت 05:51 ب.ظ

پیام فرزند ملت اییران به مناسبت یوم‌الله سوم خرداد
شنبه ، ۲ خرداد ۱۳۸۸ ،
مهندس موسوی با صدور پیامی به مناسبت یوم الله سوم خرداد، تصریح کرد: بی شک راهی که به فتح خرمشهر ختم شد همواره چراغ روشنی بخش ملت ایران در تمام فراز و فرودهای امروز خواهد بود.

متن پیام میر حسین موسوی به این شرح است:
به نام خدای شهیدان

بی شک راهی که به فتح خرمشهر ختم شد همواره چراغ روشنی بخش ملت ایران در تمام فراز و فرودهای امروز خواهد بود. پاسداشت یوم الله سوم خرداد روشن نگه داشتن چراغ آن حماسه ی غرور آفرین است. در آستانه ی سوم خرداد و سالروز فتح خرمشهر عریز دستان همه ی برزگمردان رزمنده، ایثار گران عزیز و جانبازان سرافراز را از سر اردات می فشارم و درود می فرستم به روان پاک شهیدان به ویژه امام عارفان و سالکان خمینی کبیر(ره ) و از خداوند منان می خواهم همواره قدرشناس حماسه آفرینان آن فتح الفتوح باشیم.

فرزند ملت ایران
میر حسین موسوی

شهرام یکشنبه 3 خرداد 1388 ساعت 05:59 ب.ظ

میرحسین چه می گوید؟
باید احترام به ایرانیان را دوباره در سطح جهان احیا کنیم
شنبه ، ۲ خرداد ۱۳۸۸ ،
باید احترام به ایرانیان را دوباره در سطح جهان احیا کنیممهندس میرحسین موسوی در ادامه سفر به اصفهان عصر شنبه در جمع چندین هزار نفری مردم اصفهان در مسجد سید این شهر حضور یافت و با تسلیت ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه (س) و با گرامی‌داشت یاد و خاطره‌ی حماسه‌ی دوم خرداد، افزود: در آستانه‌ی روز سوم خرداد و روز تبدیل خونین‌شهر به خرمشهر هستیم و آن را گرامی می‌داریم.

موسوی با بیان این که در 20 سال پس از جنگ، کشور ما با تهدیدات مختلفی مواجه بوده است و همه‌ی ما لحن کسانی که نسبت به این شهر طمع داشتند را شنیده‌ایم، تصریح کرد: دلیل این‌که خواب آن‌ها تعبیر نشده این است که قدرت رزمندگان ما را در سوم خرداد و دیگر روزها دیده‌اند و دیده‌اند که مردم ما چطور حاضر هستند برای ذره ذره این سرزمین، خون خود را نثار کنند.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به این‌که از زمان جنگ ایران و روس در دوران فتحعلی‌شاه تا انقلاب اسلامی با هر تهاجمی قطعه‌ای از کشور ما جدا شد، تصریح کرد: نقشه‌ی ایران در 200 سال اخیر به تدریج کوچک شد و وحشتی در دل ما نسبت به حملات خارجی ایجاد شد. آن‌چه این وحشت و خوف از مرگ را از بین برد رشادت‌ها و فداکاری‌های رزمندگان اصفهانی و رزمندگان کل کشور ماست. این‌ها به دلیل غلبه‌ی مردم ما بر خوف از مرگ است که رزمندگان ما به وجود آوردند.

وی خاطرنشان کرد: گمان نکنیم که اثرات این جانفشانی‌ها در همان دوران خلاصه شده است؛ چرا که هنوز هم بزرگ‌ترین اسلحه و نیروی بازدارنده‌ای که در اختیار داریم همین خوف دیگران از ما به دلیل روحیه‌ی شهادت‌طلبانه است که آن عزیزان پایه‌گذاری کردند.

موسوی با بیان این‌که رزمندگان ما استقرار اسلام و ارزش‌های انسانی را می‌خواستند، تاکید کرد: آن‌ها به دنبال یک ایران پیشرفته، مستقل و آزاد بودند. آن‌ها می‌خواستند نسل‌های جدید مقتدر، پشتیبان این کشور باشند و آن‌ها زمینه‌ی رشد این نسل‌ها را فراهم بیاورند.

او به نقش تاثیرگذار اصفهان در دوران دفاع مقدس اشاره و خاطرنشان کرد: نقشی که اصفهان در دفاع مقدس داشت قابل قیاس با هیچ شهری در کشور ما نبود. 23 هزار شهید که در میان آنان خرازی‌ها، همت‌ها و قوچانی‌ها فراوان بودند در دفاع مقدس پایه‌هایی گذاشتند که کشور ما هنوز در سایه‌ی امنیت سلحشوری آنان به سر می‌برد.

موسوی با بیان این که اصفهان یعنی ایران؛ اصفهان یعنی هویت فرهنگی و تاریخی ایران و اصفهان یعنی آبروی فرهنگ ایران در جهان، خاطرنشان کرد: در این شهر جای پای تمدن بزرگی قرار دارد که می‌تواند هنوز نویدبخش جهانی پر از صلح، معرفت، فلسفه و حکمت باشد. شهر اصفهان فقط برای خود مردم اصفهان اهمیت ندارد بلکه شهری است تاثیرگذار بر یک تمدن بزرگ و تمدن‌های دیگر و به‌حق پایتخت فرهنگی جهان اسلام نام گرفته است. در این شهر سرمایه‌های گران‌بهایی وجود دارد و مهم‌تر از آن، این استان برخوردار از یک نیروی عظیم پرظرفیت است.

این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان این که تمدن‌ها را انسان‌ها می‌سازند و توسعه و پیشرفت را انسان‌ها فراهم می‌کنند، اظهار کرد: انسان‌های فرهنگی می‌توانند یک جامعه‌ی آزاد را بسازند و جامعه‌ای که غافل و جاهل است و فرهنگ عمیق ندارد نمی‌تواند کاری کند.

وی با بیان این که شایسته نیست که به پاسپورت‌های ما در حد پاسپورت‌های سومالی در جهان نگاه شود، اظهار کرد: نام ایرانی و نام ایران باید باز هم با تکریم و احترام در سراسر جهان به کار برده شود.

موسوی با تاکید بر تمدن بزرگ و میراث عظیم ایران به عنوان یک کشور قابل احترام در جهان، اظهار کرد: ما باید این احترام را دوباره احیا کنیم. ما با همه سیاست‌هایی که با ایجاد تنش، سوءظن و ایجاد سر و صداهایی که هیچ اثری برای کشور ما ندارد، همراه است، مخالفیم.

وی با تاکید بر این که "ما قبول نداریم که بی‌احترامی در یک کنفرانس بین‌المللی فقط بی‌احترامی به یک فرد است، بلکه بی‌احترامی به کل ملت ماست" افزود: ما حتی بی‌احترامی به یک شهروند ایرانی در هر جای دنیا را نباید تحمل کنیم. این‌ها نشدنی است، مگر این‌که نشان دهیم این کشور را دوست داریم.

در این لحظه، جمع کثیر مردم یک‌صدا نام ایران را بارها به طور پی در پی فریاد زدند و موسوی در واکنش به ابراز احساسات مردم گفت: بله "ایران"؛ "ایران" یعنی اسلام، ارزش‌ها و تمام میراث تمدنی ما.

موسوی در ادامه تاکید کرد: هر سیاستی که معطوف به عظمت ایران و ایرانیان باشد، مورد تایید همه ملت ماست و هر سیاستی که موجب توهین به کیان ملی ما و ایرانیت ما باشد، محکوم است.

او اضافه کرد: باید دوباره به تمام سیاست‌های خود از این زاویه نگاه کنیم و بپرسیم آیا این سیاست‌ها در جهت افزایش آبروی ایرانیان است یا در جهت کم کردن این آبرو است؟ آیا این کارها برای اغراض کوتاه مدت است یا در جهت عظمت ملت؟

موسوی با بیان این که بحث امروز ما بر سر تعطیلی بیش از 1500 کارخانه در سال‌های اخیر، به خاک نشستن کشاورزان و بیکاری کارگران است، خاطرنشان کرد: متاسفانه امروز تمام دروازه‌های کشور به قیمت نابودی بازارهای داخلی، بر روی کالاهای فرنگی باز است. آیا از این مساله بوی دوستی ایران می‌آید؟ از این زاویه انتقادهای جدی به دولت وارد است و باید این وضع اصلاح شود.

نخست وزیر دوران دفاع مقدس با انتقاد از سیاست‌های اقتصادی دولت نهم و با بیان این که مردم ما مشکل اقتصادی دارند و حتی آن‌ها را بیان می‌کنند، تصریح کرد: کارگران و کشاورزان ما مشکلات اقتصادی فراوانی دارند ولی آن‌چه بیش‌تر آزارشان می‌دهد از بین رفتن عزت‌شان است. مگر ما نمی‌خواهیم کشور پیشرفته‌ای داشته باشیم که ایرانیان در سراسر جهان به آن افتخار کنند و همه‌ی جهان به آن احترام بگذارد؟

وی هم‌چنین به اهمیت تولید ابریشم در کشور در دوران صفویه اشاره و خاطرنشان کرد: در آن زمان ما 3 هزار تن محصول ابریشم داشتیم که از این طریق پول و نیروی فراوان جذب می‌کردیم. امروز ببینید این صنعتی که ریشه در کشور ما دارد و نام جاده ابریشم هم از آن گرفته شده است به چه وضعی افتاده است. آیا اصلا ابریشمی داریم؟ در کشاورزی و صنعت هم همین وضعیت را شاهدیم. آیا این علاقه به ایران را می‌رساند یا بی‌اعتنایی را؟

وی گفت: سیاستی که در آن، کشور اقتصاد ضعیف داشته باشد، تولید آن در مقابله با بازارهای خارجی تحقیر شود و کشاورز نتواند محصولات خود را بفروشد، در جهت عظمت ایران نیست بلکه در جهت ذلت مردم است و مردم ما این را نمی‌خواهند.

موسوی با بیان این که کشاورز اصفهانی در زمان جنگ حاضر بود فرزندان خود را به جبهه بفرستد و پشتیبان جنگ باشد و بعد هم نه تنها چیزی از نظام نمی‌خواهد بلکه خود را بدهکار آن می‌داند و همه‌ی این کارها را برای عظمت کشور انجام می‌دهد، تصریح کرد: کشاورزی که مورد تهدید قرار بگیرد و ببیند دولت به محصول او که همه‌ی زندگی او است بی‌اعتنایی می‌کند و برای اهداف زودگذر خود دروازه‌ها را به قیمت نابودی بازارهای داخلی باز می‌کند آینده‌ی خود را تیره و نابود می‌بیند و احساس می‌کند که این سیاست‌ها عزتش را مورد لطمه قرار داده است.

میرحسین موسوی در ادامه با تاکید بر وجود گردش آزاد اطلاعات در کشور افزود: در جهان امروزی گردش آزاد اطلاعات یک حق برای مردم است. دانستن اطلاعاتی که در دست دولت است حق مردم است و مردم حق دارند بدانند چطور نفت قیمت‌گذاری می‌شود. آنان حق دارند دلایل سیاست‌های اقتصادی را به درستی بفهمند. حرف ما با دولت این است که شما این اطلاعات را از مردم گرفته‌اید و اطلاعات غلط می‌دهید.

این کاندیدای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری با بیان این که بارها در سال‌های اخیر دیده‌ام که یک مسوول در زمانی اطلاعاتی را می‌دهد و همان مسوول در زمان دیگر اطلاعات متناقضی را عنوان می‌کند و ظاهرا از یاد می‌برد که مردم حافظه‌ی تاریخی دارند و ظاهرا نمی‌داند که در فضای امروز، تمام این وقایع و حرف‌ها ثبت و ضبط می‌شود، تصریح کرد: اگر این مساله در کشور ما حل نشود مردم قدرت نقد درست دولت‌ها را نخواهند داشت و باید این مساله اصلاح شود.

او با انتقاد از افزایش بی‌رویه‌ی تعهدات دولت در چهار سال اخیر و با بیان این که هر دولتی که روی کار می‌آید موظف است تمام تعهدات دولت‌های قبلی را نقد و بررسی کند و اگر این تعهدات برای مردم است آنها را انجام دهد و کاری نکند که دولت‌های بعدی را تحت فشار قرار دهد، خاطرنشان کرد: این دولت با تصویب‌نامه‌های صد تایی و دویست تایی آن‌چنان به این تعهدات اضافه کرده است که ضمن تعطیلی پروژه‌های اساسی کشور، برای دولت‌های بعدی نیز مشکلاتی را ایجاد کرده که گذر از این مشکلات بسیار دشوار خواهد بود.

موسوی اظهار کرد: کلنگ زدن‌ها بسیار آسان است ولی به انجام رساندن آن‌ها مشکل است. پرسش ما از دولت این است که در این چند سال اخیر با صرف 300 هزار میلیارد دلار چه کار بزرگی در این کشور انجام داده‌اید و چه کار بزرگی را آغاز کرده و به ثمر رسانده‌اید؟ جز این‌که یک تورم 25 درصدی بر دوش مردم گذاشته‌اید؟ من خسته نمی‌شوم از این‌که تکرار کنم 25 درصد تورم یعنی 25 درصد کاهش قدرت خرید مردم. 25 درصد تورم یعنی پایین آمدن امنیت، آموزش و سلامت مردم.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این‌که 25 درصد تورم یعنی اعتیاد، بداخلاقی و تیره شدن دورنما برای جوانان، افزود: ما نباید جوانان خود را متهم کنیم، بلکه باید خودمان را متهم کنیم. بیش از 3 میلیون دانشجو در کشور داریم و این همه دانشجو چه امیدی برای آینده و بازار کار خود دارند؟ ما باید دورنمای آن‌ها را باز کنیم.

وی تاکید ‌کرد که باید فضای امید را با تغییر گسترش دهیم و افزود: اگر در جامعه و کشور ما دولت صداقت داشته باشد، گردش آزاد اطلاعات باشد و مردم احساس کنند سیاست‌های درست در حال پی‌گیری است، من یقین دارم که همه‌ی ملت ما به این دولت کمک خواهند کرد و بزرگ‌ترین دلیل من تعداد کثیر شهدایی است که در این شهر تشییع جنازه شدند. مردم این شهدا را تقدیم کردند؛ چرا که به آینده و جهت‌گیری درست کشور اعتقاد داشتند.

این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان این که مردم زمانی فداکاری می‌کنند، از جان خود می‌گذرند و با قدرت در صحنه حاضر می‌شوند که دورنمای آینده برای آنها روشن باشد اظهار کرد: ما باید همه با هم این دورنما را روشن کنیم.

مهندس میرحسین موسوی در پایان از همه‌ی عشایر و قومیت‌های استان اصفهان و کل کشور قدردانی و تشکر کرد.

شهرام یکشنبه 3 خرداد 1388 ساعت 06:24 ب.ظ

یادداشت جمعی از رزمندگان و ایثارگران؛
چرا به میر حسین رای میدهیم؟
ایثارگران - قلم - پاسخ جمعی از رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس به یک پرسش: چرا به میرحسین رای می‌دهیم؟

1 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون ایشان در زمانی ریاست دستگاه اجرایی کشور را به عهده داشت که کشور در حال جنگ بود در محاصره‌ی اقتصادی ـ تبلیغاتی، نظامی و دهها مشکل اساسی قرار داشت و ایشان انصافا علی رغم همه ی این موانع کشور را خوب مدیریت کرد.

2 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون شاگرد امام(ره) است و امام همیشه از ایشان در مقاطع مختلف حمایت کرده است.

3 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون ایشان کوله باری از تجربیات ارزنده را دارد و خوب می‌داند چگونه باید کشور را مدیریت کرد.

4 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون ایشان ساده زیست و صادق و بی‌ آلایش است و در زمان نخست وزیری در ساختمان سرایداری ریاست جمهوری سکونت داشت و به سادگی و بدون هیاهو به ملت خدمت می‌کرد و سادگی و ساده زیستی خود را رسانه‌یی نکرد.

5 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون ایشان در زمانی مدیریت اجرایی کشور را به عهده داشت که کشور با نفت 7 دلاری و دلار 7 تومانی مواجه بود و ایشان اوضاع را به خوبی مدیریت کرد.

6 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون که خیلی از افراد متعهد و متخصص و با تقوا از هر دو جناح حاضر‌ به همکاری با ایشان هستند و ایشان را قبول دارند و وی را شخصیتی تندرو و هوچی گر‌ نمی‌دانند.

7 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون ایشان به مسائل اساسی و زیر بنایی کشور توجه دارد و اولویت خدمت را به ملت ایران اختصاص داده بر این باورند که حل مشکلات امنیتی و اشتغال و معیشت مردم واجب‌تر و مهم‌تر از مساله ی هولوکاست است.

8 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون ایشان درآمد خدادای ناشی از نفت را خرج ملت و کارهایی زیر بنایی و اساسی می‌کند و این سرمایه ی عظیم را خرج خرید پرتقال اسرائیلی و میوه ی خارجی نخواهد کرد.

9 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون یقین داریم ایشان اهل دروغ نیست و وعده‌های بی عمل نخواهد داد و اگر برنامه‌ای ارائه می‌دهد حتما آن را به عمل در می‌آورد.

10 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون اعتقاد داریم ایشان از همه ی تخصص‌ها، در سطوح مختلف استفاده می‌کند و همانطوری که در کابینه ی خود در سنوات گذشته ثابت کرده و مکرر نیز عنوان کرده است که من دانشمند نیستم ولی می‌توانم آنها را ساماندهی و در جهت مصالح کشور از آنها استفاده کنم.

11 ـ به ایشان رای می‌دهیم زیرا نسبت به مشکلات و دغدغه‌های جوانان از جمله کاهش بیکاری و تامین امنیت همه جانبه ی شغلی، اقتصادی و اجتماعی حساس است و این مسائل را در اولویت کاری خویش قرار داده است.

12 ـ به ایشان رای می‌دهیم چون، دیندار، خردگرا، واقع گرا و عمل‌گرا و مرد عبور از بحران است.

از طرف جمعی از رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس
10/2

شهرام یکشنبه 3 خرداد 1388 ساعت 07:00 ب.ظ

با عرض سلام ضمن پوزش بخاطر درج مطالب لازم دانستم به لحاض شرایط حساس کشور توجه دیگر کاربران را به انتخابات جلب نمایم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد