هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

عفو عمومی...

 ... روزها و ساعتهاست که دارم فکر میکنم که رسالت ما بچه های

جنگ تو این روزها ،چیه !!در این فضای کثیف !که آدمای سخیف! بر ما مردم چیره

شدن،ما باید چکار کنیم ؟؟؟ نبرد سختی بین من و من ! در جریان است......

 میش


گفتم بذار به روزهای زیباییها فکر کنم که چی میخواستیم و چی شد !!

با دوستان که صحبت میکردیم،از تمام شدن جنگ که صحبت میشد،همه

برقی در چشماشون نمایان میشدد،گویی خیلی کارها دارن که میخوان

انجام بدن،سر و سامان دادن به خانواده هاشون،رسیدگی به بچه هاشون،

پدر و مادراشون ،خانواده دوستانی که دیگه نبودن،تحصیل،کار و........


جنگ تمام شد...



ولی انگار تاریخ خواب بود و هیچکدام از خواسته های اونا رو نشنید..


اونایی که نبودن،خانواده هاشون به تاراج فرهنگی رفتن، و تعدادی

از اونا خودشونو با سختی سر پا نگه داشتن،حالا هم که امکاناتشونو

و بیت المالی که سهم اونا توش هست،توسط کسایی که باید به

این خانواده ها خدمت کنن،به غارت میره...



اونایی که موندن و ظاهرشون نشون نمی ده که زخمی یا ترکشی بر بدن دارن،

مشغول دست و پا زدن در دریای زندگی و....


اونایی هم که مشخصه که در جنگ جراحاتی برداشتن،باید به سختی

خودشونو حفظ کنن و صداشون هم در نیاد که یه وقت خدای نکرده

عمله استکبار نشن !!!!


آخه تو مملکت ما که امروز دست منافقینه !هر حرکت و حرفی خلاف

حرف آقایان،مساوی عملگی استکبار و صهیونسم و ... است!!!!!!


... وضع امروز ما مثل وضع خانواده اییه که خونشون ته یک

کوچه بن بسته،بابای خونه یا برادر بزرگ خانواده،با تمام اهالی

کوچه دعوا کرده،حالا صبح دختر پسرای کوچولوی خانواده میخوان برن

مدرسه،هر کدوم از همسایه ها معطلکی ،فحشی،زخم زبونی و...

نثار این کودکان میکنه...

وضع المپیک ما مگه اینجوری نبود؟؟؟!!!


حالا غیر از اینکه تو خونه هم ،دادو بیدادو بزن و بکوب در جریانه،

وضع بخشی از این مردم که در حبس هستن مگه اینطوری نیست؟



نمیشه با یک عفو عمومی همه از همدیگر و حکومت از بچه های

خودش بگذره تا در دنیا قوی تر و آقا تر باشیم؟؟

نمیشه دوستانی که شاید دلشون برای انقلاب و مردم میسوزه،

واقعا بسوزه ؟!


نمیشه یه جور دیگه معادلاتو ببینیم؟


.......اون موقعها که بچه ها دور هم مینشستن و در مورد

بعد از جنگ،حرف میزدن،تو حرفاشون دیوار کشیدن بین مردم

نبود.تو خواسته هاشون زورگویی نبود،اشرافی گری و مصرف زدگی

نبود،ظلم به مردم تحت عناوین "یارانه و ..."نبود و حتما اجازه دادن

به گروهی برای غارت اموال و بیت المال مسلمین،نبود.......



هنوز بعد از روزها و ساعتها فکر کردن،نمی دونم کجام و باید چکار کنم

چی بگم که باید بگم،به کی بگم..

مجری تلوزیون که آدمو میبینه بجای تالیف قلب،تیکه میندازه،

رئیس اداره به جای نرمی با مردم،اونا رو از اتاقش بیرون میکنه..

پدر به جای گوش دادن به حرفهای فرزنداش،دنبال دست و پا

زدن برای حفظ سرپناهشونه

پلیس به جای آموزش و نظارت بر حسن اجرای قوانین،کمین میکنه

تو صندوق عقب ماشینش دوربین میذاره تا مچ ! بگیره...

تاجر هم که قربونش برم همون کار قبلشو انجام میده،احتکار

و صعود لحظه به لحظه قیمتها...






چاره فقط عفو عمومیه و بس....

نظرات 19 + ارسال نظر
رضاپور دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 07:31 ب.ظ

سلام
خوبی حاج محمد دلم برات تنگ شده
نگذاشتن حاج اقا ما رسالتی را که داریم انجام دهیم زیرا همه بعد از جنگ به من ، تو ......به دید تعهید نگاه کردن نه فرصت

سلام
من هم دلم برات تنگ شده .

چه می شود کرد ....!

سهبا سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 12:04 ق.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

سلام جناب مهین خاکی بزرگوار . رسیدن بخیر . حسابی دلتنگ بودیم برادر .
راستش اینقدر درد بود در کلماتتان و در احساس نهفته ورای کلمات که نمیدانم چه باید گفت ... بی شک شما بسیار بهتر از هر کدام ما با دردهای این جامعه و درمانش آشنایید . دعا می کنم به سامان برسد اوضاع آشوبزده این مملکت .
طاعاتتان قبول حق . پیروز باشید بزرگوار .

سلام خواهر گرامی .
ممنون از محبتتان .گاهی دردها از درون کلمات سر به بیرون می زند گاهی هم دردها از درون سینه بیرون می آید ،روزگاری است !
عبادتهای شما هم مورد قبول حضرت دوست .
سلامت باشید

مریم سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 12:11 ق.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

اگه تمام دنیا رو به خانواده های شهید ببخشن براشون بابا نمیشه
براشون فرزند شهیدشون نمیشه
اگه تمام دنیا رو بریزن زیر پای جانبازای کشورمون براشون نفس توو ریه نمیشه
براشون پا نمیشه دست نمیشه چشم نمیشه
براشون خونه و درکنار خونواده بودن نمیشه
آدمای عادی توو مضیقه و سختی زندگی میکنن وای به حال خونواده های شهداو جانباز
اگه هم بخوان اعتراضی داشته باشن در جوابشون میگن به ما چ میخواستن نرن جنگ
کی میتونه یه ماه نه یه سال نه چندین سال توو آسایشگاه دور از خانواده اش زندگی کنه؟
کی میتونه درک کنه که نبودن بابا یعنی چی
کی چشم انتظاری مادری رو دیده که چشمم به در کم سو شده
بعد داد میزنن میگن همه چی شده سهمیه فرزندای شهدا و جانبازا و ....
اما کسی نیست بگه اگه تمام سهمیه ها هم بشه مال اونا جای خالی از دست رفته هاشونو با هیچی تاکید می کنم هیچی پر نمیشه
سلام بابا محمدم
چقدر خوشحالم که هستید که آمدید بعد از...
5 ماه و 14 روز
خوش آمدید عزیز مهربانم

سلام مریم عزیز
شما هم خوش آمدید .
اینها همه دردهای مشترک ماست .
راستی آمار دقیق دلتنگیها را چه خوب حساب می کنی !!!
موفق و پیروز باشی .

مریم چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 11:55 ق.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

دلتنگی های یه دختر برای پدرش ثانیه شمار هم داره
اما دیگه از حوصله متن خارج بود
من شرمنده همیشگی شما هستم جناب مهین خاکی

دلتنگیهای یک پدر هم همینطوره !
شما محبت دارید مریم عزیز.

مریم یکشنبه 29 مرداد 1391 ساعت 12:04 ق.ظ

سلام پدر عزیز
عیدت مبارک مهربان
التماس دعای فراوان

سلام
عید شما هم مبارک
محتاج به دعاییم

آیینه رویا دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت 07:08 ب.ظ http://aineroya.blogfa.com

سلام علیکم...
به سلامتی خوش اومدید....

سلام علیکم و رحمه الله
ممنونم ......

هستی جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 03:16 ق.ظ http://aftabealamtab.mihanblog.com/

سلام پدر جان خوشحالم می بینم بالاخره اینجا به روز شد
اما متاسفم که می خواستید چه بشود و چه شد
متاسفم که الان خیلی نامردمی ها در حق جانبازان جنگ می شه
شرمندتونم بابا جون و دلتنگتون هر روز بیشتر از دیروز

سلام هستی جان . حال و احوالت ؟
دشمنت شزمنده !

هستی شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 12:11 ب.ظ http://aftabealamtab.mihanblog.com/


نمی دونم چرا نظرات من ثبت نمی شن

نظرات شما خیلی خوب هم ثبت میشوند .
این منم که دیر می کنم !!!

علی نیک بخت شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 07:24 ب.ظ http://kholoud.blogfa.com

مکن دل دل ای دل/ بزن دل به دریا...
مسیرت مشخص / امیرت مشخص...
............
بدجوری شاکیت کردن ها !

........
.....
... من بخشش و مهربانی ها را دوست دارم !

کسی که شما را به نام مولا میشناسد یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 11:07 ق.ظ

مولا یارت

ممنون...!

سهبا جمعه 17 شهریور 1391 ساعت 03:12 ب.ظ

سلام برادر بزرگوارم . حضور شما در سرایم , آنقدر ارزشمند است برای من که نمیدانم چگونه شکرگزارش باشم و قدردان محبت شما . زبان قاصر از شکرم را ببخشایید .
هزاران بار سپاسگزار شمایم .

سلام خواهر عزیرم. منم از دیدار شما و دختران نازنینت بسیار خوشحال شدم .
همیشه برقرار باشی .

مریم جمعه 17 شهریور 1391 ساعت 05:14 ب.ظ

چقدر مشتاق دیدارم پدر
کاش لایقش باشم
کاشــــــ

منهم دیدار شما را دوست دارم.

سهبا جمعه 31 شهریور 1391 ساعت 04:44 ب.ظ

سلام برادر بزرگوار . آدینه تان به مهر . ممنون از لطفتان . هنوز هم وامدار لطف و مهربانی شمایم ...

سلام خواهر عزیز.
ایام شما هم به کام . برای منهم فرصتی مغتنم بود ....

ثنائی فر چهارشنبه 5 مهر 1391 ساعت 12:40 ب.ظ

سلام و عرض ادب
بسیار دلتنگتان بودیم و جای خالی تان حس می شد
این روزها اینقدر می شنویم و می شنویم و فقط می شنویم و فقط از خودهامان می شنویم و دیگر هیچ
یا حق

سلام خانم ثنایی فر عزیز
منهم دلتنگ همه ی دوستان هستم . اما دسترسی به نت گاها امکان پذیر نمی باشد .
خدا کند حرفهای خوب بگوییم ...و بشنویم....
حق نگهدارتان

هستی شنبه 8 مهر 1391 ساعت 03:33 ق.ظ http://aftabealamtab.mihanblog.com/

سلام بابا

علیک سلام دختر خوب .

دوست دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 05:05 ب.ظ

سلام
میدانی؟! هدفم از درد دلی که خواهم کرد آزردن تو نیست.بلکه یافتن چاهیست که بتوانم در آن فریادم را بزنم.میگویند علی ع هم فریادش را درون چاه میزده آنهم از سر بی کسی.حالا بعد از هزار سال به لطف تکنولوژی ما هم مزاحم تو شده ایم.ببخش و تحمل کن وز وز چون مرا.
سالی که بساط سلمان رشدی به پا شد! یادت هست؟! مطمئنا هست!
....
محل کارم بودم یکی از دوستان مجله کیهان فرهنگی(کتاب آیات شیطانی در آن نقد شده بود) را آورد تاریخ چاپش حدودا سه چهار ماهی از این بساط! عقبتر بود.به من نشانش داد و گفت این آقایان تو این مدت چرا کاری نکردند ولی حالا ییهو ماجرا بیخ پیدا کرده؟؟.گفتم نمیدانم.واقعا هم نمیدانستم.ما را چه به سیاست.یه نیمه دینی داشتیم که اصلا سیاستی درش نبود.بنابراین درک چنین حرکاتی اصلا در عقل و شعور ما نمی گنجید.بله مملکت بخاطر یک دیوانه خل وضع دچار آشوب شد.رشدی را میگویم!
همیشه مملکت ما خاصیتش این بوده که با تلنگر دیوانه ای بهم بریزد.
از آنروز مثل اینکه نان خیلیها با رشدی و امتالهم روغنی و شیرینتر شد.
بارها و بارها هم تکرار شد.یعنی با گفتن اراجیف از طرف دیوانه ای ما باید آماده میشدیم برای چند برابر شدن قیمتها و هزار نابسامانی اقتصادی و سیاسی کشور.واقعا توی تمام این سالها سرنوشت ما گره خورده به هذیان گویی رشدی ها و مشابهین .همین چند روز پیش هم نوبرانه ای دیگر داشتیم .فیلمی در رابطه با مثلا شخصیت حضرت محمد.میخواهم بپرسم تا به حال چند نفر از کسانی که حنجره جر دادند و کفن پوشیدند و هزار کار عجیب و غریب از خود در کردند.یک ورق از کتاب رشدی را دیده اند یا فیلم اخیر را مشاهده کرده اند.
گیرم که خوانده اند اراجیف رشدی را و دیده اند فیلم کذایی را .یعنی سرنوشت و اوضاع اقتصادی کشور باید توسط امثال رشدی سریعا بهم بریزد.براستی بعد از صدور فتوا یا قطع رابطه هزینه چند برابر شدن اجناس را چه کسی میپردازد و تا به حال چه کسانی پرداخته اند.بنده حقیر تابه حال هیچ شخص حکومتی را در صف های طویل و مختلف ندیده ام. گرانی و کمبود اجناس را هم مطمئنا آقایان بطور کل حس نکرده و نخواهند کرد .چه کسی سراغ دارد فلان مسئول حکومتی زن و بچه اش از فشار کمر شکن اوضاع اقتصادی دچار گرفتاری باشد؟؟؟!.ای کاش فقط به مقدار یک ریال فقط یک ریال!! هزینه این فتوا ها و این همه تصمیمات خام را یکی از اعضای خانواده اشان میپرداخت.تا ما شاهد اینهمه تصمیمات عجولانه و بچه گانه نبودیم!!!.همیشه بایستی نگران این باشیم که دیوانه ای حرفی بزند تا آقایان دست به فتوا و دست به حکم .حکم کنند و فتوا دهند و ما مثل همیشه از فردای آنروز گرانتر بخریم و کمتر هم نصیب داشته باشیم.
به نظر من تا زمانی که خود حکم کنندگان و خود فتوا دهندگان هزینه تصمیم خود را شخصا نپردازند و مدام از کیسه مردم خرج کنند این بساط همچنان براه خواهد بود.در تمامی این حکمها و فتوا ها میگویند اسلام خدشه دار شده و توهینی صورت گرفته بسیار خوب آیا من بعنوان یک شهروند وقتی دارم پول نزول اجباری به بانکداری اسلامی آقایان میپردازم در اینجا به اسلام توهین نشده؟وقتی میبینم بخاطر فقری که حکومت به مردم تحمیل کرده فساد و فحشا گریبان مردم را گرفته در اینجا به اسلام توهین نشده؟دزدی و اختلاس و فساد حکومتی آقایان به اسلام توهینی را متوجه نمیکند؟آیا واقعا رشدی ها همه جرم ها را مرتکب شده اند؟ یا شده اند ابزار کار آقایان؟شده اند جاده صاف کن؟شاید هم لشگر غیبی حضراتند؟!.وقتی زجه های مردم بیچاره سوریه را میبینم که زیر بمباران هواپیماهای دولتی خانه بر سرشان خراب شده و مدام تلوزیون دولتی ایران میگوید این کار تروریست هاست!!!.سی سال است از جیب مردم ایران دزدی شده و به کیسه حکومت سوریه و ......الی ماشالله واریز شده به چه قانون نانوشته اینطور چوب غارت بر اموال این مردم زده میشود؟.بخاطر اینکه به اسلام توهین نشود؟.این چه اسلامیست که فقط در زمان های خاص و مکانهای خاص به آن توهین صورت میگیرد؟!اما در دیگر موارد آب از آب هم تکان نمیخورد؟!.
http://www.entekhab.ir/files/fa/news/1391/7/16/27354_957.jpg
به آدرس بالا توجه کنید اگر این اتفاق توسط سلمان رشدی انجام شده بود آیت االله ها (نشانه های خدا) الان تمام خاک دنیا را به توبره کشیده بودند!!!.اما چون توسط شخص خاص و زمان خاص و در مکان خاص اتفاق نیفتاده.انگار نه انگار !.
ظاهرا نصیب ما ازدست تقدیر شست تقدیر آن بوده آنهم بطرف بالا !.
نظیر این نقاشی چند روز قبل هم تکرار شد البته نه به این شوری ببینید چه ها که نکردند!.
وقتی نشانه های خدا ! دینی و خدایی بسازند که منافعشان را تامین کند دیگر از دین و خدای اصلی خبر و نشانی نخواهی دید!.
سرافراز و پاینده باشی محمد عزیز.

... وهزاران درد دل دیگه که تو میگی رو قبول دارم.
همیشه مذاهب،در خطر از سوی مذاهب ! بوده اند.
امروز برای از بین بردن لذت سی و چهار سال پیش ،هنوز متحجرین
و دشمنان آرامش ملت! از حربه مذهب برای بقاء خود استفاده
میکنند.
اگر توجه ما به جای هتک حرمتها،به سمت نور آن بزرگواران می بود، حتما هزینه های امروز را نداشتیم و شاید هدف شریفمان که تبلیغ
اسلام ناب، بود را هم بهتر انجام داده بودیم...
اونوقت دزدا !!! چی ؟ کی دزدی می کرد ؟!!
.
.
.
.
حالا دوباره چند وقت دیگه گروهی راه می افتن و یک بت دیگه و
چند وقت بعدش، شکستن اون و ..... دور باطل سیاست ما !!!!!!

مریم جمعه 5 آبان 1391 ساعت 10:53 ق.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

سلام پدر
عجب پستی شد آ
دو تا عید رو با هم توش تبریک گفتیم بهتون
اول عید فطر
و حالا هم عید قربان
عیدتون مبارک مهربانم

سلام:
مریم جان ، منم این دو تا عید رو با تاخیر بهت تبریک میگم...

ثنائی فر چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 09:21 ق.ظ

سلام چه خوب است حس کردن حضور بزرگان

شما بزرگوارید........

آفتاب عالم تاب شنبه 20 آبان 1391 ساعت 11:05 ب.ظ

سلام بابایی
بابا جان می شه آدرس لینک وبلاگم را بذارین آفتاب عالم تاب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد