هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

گردباد خاموش۸

حمید به حسین نگاهی کرد و گفت: «این دیگه چه وضعیه؟»

حسین متأثرتر از او شانه‌ای بالا انداخت.

-         نمی‌دونم. تا حالا اینجوریشو ندیده بودم.

-         فکر می‌کنی چرا این زن‌ها به این جاها کشیده شدن؟ مقصر کیه؟

-         هر کسی به نوعی می‌تونه مقصر باشه، خانواده، جامعه، خودشون، همه دخیلن.

-         کاش می‌شد یه کاری کنیم. بد جور حالم گرفته شد.

-     منم همینطور. حالا گزارش و فیلم هست دیگه اید یه مقاله درست و حسابی تهیه کنیم بدیم مقامات بالا، بلکه یه راه چاره‌ای پیدا کنن.

-         خوب شد محمد نبود، وگرنه بدجور داغون می‌شد.

-         آره. ولی باید بفرستیم دنبالش. اون می‌تونه کمک کنه. تحلیلای جالبی داره.

-         موافقم. حالا دیگه بریم حسین، که خیلی کار داریم.

گروه عملیاتی ساختمان را ترک کردند و تمام مدت برسام از لای در آنها را می‌پایید. از این‌که می‌دید آن باند ف ساد متلاشی شده خوشحال بود، ولی از کجا معلوم فقط همان یکی باشد. در را بی‌صدا بست و تکیه داد به آن. مدتی در همان وضع ماند. هزاران فکر و خیال به سراغش آمده بود. دوست داشت کاری انجام دهد؛ اما نمی‌دانست به چه کسی باید مراجعه کند. او تا صبح نخوابید و تمام مدت در آپارتمانش قدم زد و فکر کرد.

نزدیکی‌های صبح از فرط خستگی روی یکی از کاناپه‌ها افتاد و به خواب عمیقی فرو رفت. 

 

ادامه دارد....

نظرات 1 + ارسال نظر
شهرام چهارشنبه 16 اردیبهشت 1388 ساعت 09:47 ق.ظ

چرا این زن‌ها به این جاها کشیده شدن؟ مقصر کیه؟
فقر جامعه و دور شدن دولتمردان از مردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد