هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

بعد از هبوط

هزارها سال از هبوط انسان می گذرد و در این پهنه تاریخ که صحنه گذار از باطل به سوی حق است٬ چه ظلم ها که نرفته است و چه خونهای مطهر که بر زمین نریخته است.  دنیا زیباست اما زیبایی ظاهر را چه سود٬ آنجا که عدالت نیست و زشت سیرتان بر جهان حکم میرانند ! 

 

 تقدیر حقیقی جهان در کف مردانی است که پروای نام ندارند٬ آنان از گمنامی خویش٬ کهفی ساخته اند و در آن پناه گرفته اند. کهفی که آنان را از تطاول دهر مصون داشته است .  

هجرت مقدمه جهاد است و مردان حق را سزاوار نیست که راهی جز این در پیش گیرند. طلسم شیطان وحشت از مرگ است و اگر آن را در درون خویش بشکنی٬ دیگر او را بر تو تسلطی نیست و اگر نه باید بر حکومت شیاطین بر کره زمین٬ هم اینچنین که هست٬ رضا شوی و مرگ از قبول این ننگ بهتر است.  

 

 چه روزگار شگفتی !چه روزگار شگفتی !   

 

ما اهل ولایت علی (ع) و اطاعت هستیم و دل به فرمان عشق سپرده ایم٬ هنگام جنگ اهل جنگیم و هنگام صلح اهل صبر٬ اما نه آنکه دل به فراغت بسپریم و از افق خونبار آینده غافل شویم.   

نظرات 2 + ارسال نظر
علی دوشنبه 24 فروردین 1388 ساعت 08:38 ب.ظ

سلام مبارک باشه.

محمد رضا-جانباز هفتاد در صد دوشنبه 9 شهریور 1388 ساعت 05:37 ب.ظ

سلام
نوشته ات بسیار زیبا بود.متاسفانه روزگار روزگار ناجوانمردی و ریاست ؛روزگار تبلیغات وسیع و کورکننده است ؛روزگار تنگ نظری و فساد است ؛روزگاری استکه انسانهای حقیر بالا می روند و انسانهای بزرگ در پس کوچه هایش گم میشوند.
من بارها از خود می پرسیدم چطور می شود که امام حسین (ع) که فرزند پیامبر بود در کربلا با آن مظلومیت شهید میشود و مردمی که ادعای مسلمانی دارند ادعای حافظ قرآنی دارند و... اینها می بینند ولی راضی هستند ؟
بعضیها می گفتند: بر اثر تبلیغات یکسویه حاکمان وقت در غفلت بودند .اما این برای من ثقیل بود و نمی فهمیدم ولی این روزها برایم روشن شد و متوجه شدم که چطور بنام دین سر دین را بریدند .!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد