چه قدر شکسته شده بودی محمد.این را وقتی سرت را از روی فرمان ماشین بلند کردی ٬فهمیدم.از آن همه چینی که به پیشانیت افتاده بود٬از آن همه تارهای سفیدی که بین ریش ها یت دویده بود.آمده بودم دعوایت کنم .بگویم تو چه مردی هستی که زن و بچه ات را شش ماه به امان خدا ول می کنی و می روی ؟بعد هم که دیدم خوابت برده ٬ می خواستم بگویم بعد از این همه وقت هم که ما آمده ایم ٬ خوابت برده.اما همه این ها تا وقتی بود که چشم هایت را باز نکرده بودی.خسته بودی محمد ٬خسته.این یکی را از سرخی چشم هایت که انگار خاطره ی خواب را هم فراموش کرده بودند ٬ فهمیدم.واز نگاهت که انگار سنگینی همه ی غم های دنیا را روی دوشش گذاشته بودند.
یادت هست ؟نتوانستم چیزی بگویم.حتا نتوانستم جواب سلامت را بدهم .فقط دلم می خواست بگویم دلم برایت تنگ شده تنگ تنگ...
نیمه پنهان ماه عبادیان به روایت همسرشهید
این نظر توسط Persian Weblog Spammer ارسال شده است برای اطلاعات بیشتر به سایت دنیز سافت مراجعه کنید www.DenizSoft.com
اگر راه شهدا را در پیش نگیریم، یزیدی خواهیم شد
تک تک مردم ایران مدیون از خود گذشتگی های این عزیزان هستند...
کسانی که عزیز ترین هایشان را برا ی خدا رها کردند
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد
...و ممنون از همراهی حضرتعالی
زندگیمان را از آنان داریم و امروز....
ممنون از همراهی اتان...
در پناه حق
سلام...
و دیریست دلتنگم...
گل
زیبا بود همین
آقای خاکی واقعا تو افلاکی با این نوشته ها فقط حسرت ما را زیاد میکنی ..راستی ای کاش یک کم از خودتون مینوشتی
دوست عزیز
به قول خودتون من چه باشم تا که باشم!
آنهایی که تو افلاکند اونها هستند نه ما ٬ما هم از حسرت کشان هستیم
من هم یکی از همان کسانی هستم که جا مانده ام.....
و خیلی هم ممنونم از دقت و توجهات حضرتعالی.
سلام و درود بر حاج محمد مهین خاکی عزیز
دلمون برات تنگ شده قربان...
سلام
من هم دلم برات تنگ شده پسر خوب....
منتظرتانم...
چشم ٬در اسرع وقت خدمت می رسیم!
پل ارتباطی هستید بین ما و انها چرا که خود از آنهائید و جا مانده از کاروان جا مانده که نه چرا که دلتان رفته
میان جمع می خندم که چون شمع اندرین مجلس
زبان آتشینم هست اما در نمی گیرد
حس ملکوتی شما دریافت می شود و حال زیبایتان قابل درک / دعا کنید همگان را
شما لطف دارید....
ما هم التماس دعا داریم.